برنامهنویس و نویسنده روسیکانادایی است که از سال 2011 در جامعه حضور دارد. وی بنیانگذار مجله بیت کوین (Bitcoin magazine) بوده و مقالههایی برای آن مینویسد. اما بیشتر شهرت وی از شخصیت پسربچه نابغهای نشأت میگیرد که زیربنای اتریوم را پایهگذاری کرد. در زمان نگارش این مقاله، حجم بازار اتریوم 14 میلیارد دلار است و پلتفرم آن به رشد خود ادامه میدهد. در همین حال ویتالیک، سازنده اتریوم، نیز تنها 23 سال سن داشته و نقشههای دور و درازی برای ساخته خویش دارد. با ما همراه باشید تا بیشتر درمورد خالق اتریوم بدانید.
دوران کودکی ویتالیک بوترین

ویتالیک در 31 ژانویه سال 1994 در شهر کولومنا از استان مسکو روسیه به دنیا آمد. او تا 6 سالگی و تا زمانی که والیدینش تصمیم گرفتند برای فرصتهای شغلی بهتر به کانادا مهاجرت کنند، در روسیه زندگی کرد. زمانیکه او در کلاس سوم یک مدرسه ابتدایی در کانادا درس میخواند، در جمع کودکان با استعداد برای بورسیه جای گرفت. در حالیکه قرار گرفتن نام ویتالیک در این برنامه به معنی فرصتهای آموزشی بیشتر بود، اما اساساً او را از همکلاسیها و دوستانش جدا کرد. ویتالیک در این برنامه تحصیلی به سرعت دریافت که مجموعه استعدادها و مهارتهای خاص او برای همتایان و حتی معلمانش عجیبوغریب است.
او اساساً آماده یادگیری هرگونه مطالب مرتبط با ریاضی و برنامهنویسی بود و از ابتدا علاقه شدیدی به اقتصاد نشان میداد بطوریکه اعداد سهرقمی را دوبرابر سریعتر از همسنوسالان خود میتوانست به صورت ذهنی با قرار دادن بهعنوان تصویر شاخصهم جمع کند.
اما سازنده اتریوم با گردهماییهای اجتماعی و فعالیتهای فوق برنامه غریبه بود. همانطور که خودش نیز به یاد میآورد بسیاری از مردم درباره اینکه او به یک نابغه ریاضی بسیار شبیه است، صحبت میکردند. آن زمان این فکر در سر ویتالیک شکل گرفت که چرا نمیتواند یک شخص عادی با میانگین نمراتی مثل هر کس دیگر باشد.
شاید برخی بگویند ویتالیک با ذهن غیرطبیعی و استعدادهای شگفتانگیزش که او را از همتایانش جدا ساخته بود، اوقات سختی برای وفق یافتن با کشور و فرهنگ جدید سپری کرد. در نتیجه او عمیقاً در فرایند یادگیری و همچنین اینترنت فرو رفت؛ محلی که بسیاری از روابط شخصی و حرفهای ویتالیک را شکل داد.
بوترین دوران دبیرستان خود را به مدت 4 سال در یک مدرسه خصوصی به نام آبلارد در تورنتو گذراند. ویتالیک از سالهایی که در دبیرستان سپری کرده بود به عنوان جذاب و پربازدهترین سالهای زندگیاش یاد کرد.. این مدرسه درک وی را از آموزش تغییر داد، بطوریکه اخلاق و نتایج تحصیلیاش بلافاصله پس از تحصیل در این مدرسه به طور قابل توجهی تغییر پیدا کرد. در آبلارد بود که ویتالیک عطش و اشتیاق به یادگیریاش را گسترش داد؛ به خصوص اینکه در این مرحله یادگیری را برترین هدف زندگی خود قرار داد.
ویتالیک همواره نمرات قابل قبولی داشت، اما در دورهای از زندگی اولویت او به جای زمان گذاشتن بر روی تکالیف درسی، بیشتر بر روی بازی ورلد آف وارکرفت (World of Warcraft) و دست یافتن به سطوح بالاتر در این بازی بود. ویتالیک از وقتی 13 سال داشت به بازی WoW مشغول بود تا اینکه یک روز در سال 2010، شخصیت ویتالیک به دلیل بروزرسانی بلیزارد که شرکت سازنده بازی بود، اندکی تغییر یافت. او طول شب را با گریه سر کرد تا متعاقباً به چشم خود ببیند که سرویسهای غیرمتمرکز و کنار گذاشتن ورلد آف وارکرفت روی هم رفته چقدر میتواند وحشتناک باشد.
دوران دانشجویی

احتمالاً گشتن به دنبال یک علاقهمندی دیگر، در زندگی بود که ویتالیک، سازنده اتریوم را به سوی دنیای ارزهای دیجیتال رهنمون کرد. او اولین بار درباره بیت کوین از پدرش که استارتآپ نرمافزاری در سال 2013 به راه انداخته بود، شنید. زرق و برق ارزهای دیجیتال در نگاه اول نظر او را معطوف خود نکرد. اولین فکری که به ذهنش خطور کرد این بود که شکست ارزهای دیجیتال به دلیل فقدان ارزش ذاتی برای آنها اجتنابناپذیر خواهد بود. هرچند بعدها این موضوع بیشتر و بیشتر به گوشش خورد و باعث ایجاد علاقه ویتالیک به ارزهای دیجیتال شد. همانطور که خود او نیز اشاره کرده، اگر شما چیزی را دوبار بشنوید، ایده خوبی است که کمی از زمان خود را صرف آن کرده و اطلاعات بیشتری درباره آن کسب کنید.
در آن دوران به دید ویتالیک هر چیزی که با قانونگذاری دولتها سروکار داشت یا تحت کنترل شرکتها بود، شرورانه به نظر میرسید. طبیعتاً، ماهیت غیرمتمرکز و غیرقابل کنترل بیت کوین علاقه او را جلب کرد. حتی با وجود اینکه خط مشی او درباره خوب و بد از آن زمان بهطور قابل توجهی بهروزتر شده است، اما عقیده قلبی ویتالیک هنوز هم این است که قدرتمندان قدرت بیحدوحصری در اختیار دارند.
بوترین بیشتر زمان خود را بر روی در انجمنهای گوناگون مرتبط با بیت کوین سپری میکرد و به تحقیق درباره این شبکه مشغول بود. در ابتدا، عنصر ارز دیجیتال در این شبکه بود که توجه ویتالیک را به خود جلب کرد. اما هرچه بیشتر درگیر جامعه ارزهای دیجیتال میشد، بیشتر درباره فناوری زیرین و بینهایت پتانسیلدار مجازی بیت کوین فکر میکرد.
او رسماً میخواست که وارد این اقتصاد جدید و تجربی شود و چند سکه به دست آورد، اما نه قدرت پردازشی لازم برای استخراج و نه پول لازم برای خرید بیت کوین در اختیار داشت. پس در انجمنهای مختلف به دنبال کارهایی رفت که در ازای آن میتوانست بیت کوین بگیرد. نهایتاً شروع به نوشتن مقالههایی برای یک وبلاگ کرد که حاصل آن 5 بیت کوین برای هر مقاله بود.
ویتالیک از طریق کار در انجمن و مقالههایی که مینوشت، تلاش میکرد آموختهها و تجربیاتش درباره بیت کوین را افزایش دهد و در عین حال در انجمن خود را مطرح سازد. در زمان مشابه، در حال زیر و رو کردن تمامی جنبههای مختلف اقتصادی، تکنولوژیکی و سیاسی ارزهای دیجیتال بود. مقالههای او توجه میهای آلیسی (Mihai Alisie) که از دوستداران بیت کوین در رومانی بود را به خود جلب کرد که به مکاتبات فعالانه این دو و در نهایت پیدایش مجله بیت کوین (Bitcoin Magazine) منجر شد. بوترین فعالیت خود را به عنوان سردبیر مجله بیت کوین و کار پاره وقت دیگری برای رمزنویس معروف، ایان گلدبرگ، به عنوان دستیار محقق ادامه داد. افزون بر این آن زمان ویتالیک 5 دوره درسی پیشرفته را در دانشگاه واترلو نیز میگذراند.
در ماه می سال 2013 به شهر سن خوزه کالیفرنیا سفر کرد تا در کنفرانس مرتبط با بیت کوین به عنوان نماینده مجله بیت کوین حضور پیدا کند. این اولین بار بود که بوترین به عینه شاهد سرزنده و پرجنبوجوش بودن جامعه شکل گرفته پیرامون ارزهای دیجیتال بود. وی قانع شده بود که این پروژهای است که قطعاً ارزش وقت گذاشتن و وارد شدن به آن را دارد.

اواخر همان سال ویتالیک تحصیل در دانشگاه را کنار گذاشت و تصمیم گرفت با بیت کوین هایی که بدست آورده، دور دنیا سفر کند و افرادی که به گسترش قابلیتهای شبکه بیت کوین کمک میکنند تا آن را در نوع خود به چیزی بزرگتر و قدرتمندتر از آنچه هست تبدیل کنند را ملاقات کند.
ویتالیک طی سفرهایش با پروژههای مرتبط با بیت کوین مختلفی از مغازههای کوچک در نیوهمپشایر و رستورانهایی در برلین که بیت کوین در آنها پذیرفته شده بود گرفته تا خودپردازهای بیت کوین و جوامع کوچک سرتاسر جهان، آشنا شد. هر چند تمامی آنها بیشتر بر روی نحوه بهبود عملکرد و مطرح ساختن بیت کوین به عنوان یک پول تمرکز کرده بودند.
در اکتبر 2013، او از اسرائیل دیدن و افرادی که پروژههای کاورتکوینز و مسترکوین را هدایت میکردند، ملاقات کرد. پروژههای ذکر شده کاربردهای بلاک چین برای مقاصد مختلف مانند ایجاد توکن بر روی شبکه بیت کوین، امکان ایجاد قراردادهای مالی و غیره را مورد پژوهش قرار داده بودند. با اینکه آنها همچنان از بلاک چین بیت کوین استفاده میکردند اما با این حال خصوصیات جدیدی به تراکنشهای بیت کوین اختصاص میدادند.
پس از مشاهده پروتکلهایی که پروژههای مختلف از آن استفاده میکردند، ویتالیک دریافت که تعمیم گسترده کاری که پروتکلها انجام میدهند با جایگزین کردن کارکرد آنها با زبان برنامهنویسی کامل تورینگ امری امکانپذیر است. در علوم کامپیوتر زبان برنامهنویسی کامل تورینگ چیزی است که کامپیوتر را قادر میسازد هر مسئلهای را با دادن الگوریتم مناسب و حافظه و زمان کافی حل کند. ویتالیک در ابتدا ایدهای که داشت را به پروژههای آن دوران معرفی کرد اما همه آنها به او گوشزد کردند که زمان مناسبی برای اجرای چنین چیز بزرگی نیست. پس او تصمیم گرفت که به تنهایی دنبال ایدهای که داشت برود.
پیدایش اتریوم

اواخر سال ۲۰۱۳، ویتالیک ایدههایش را در قالب گزارش عملکردی () که به چندنفر از دوستانش ارسال شده و توسط آنها گسترش پیدا کرده بود، خلاصه کرد. در نتیجه نزدیک به 30 نفر برای بحث و گفتگو پیرامون این موضوع با ویتالیک گرد هم آمدند. بوترین منتظر انتقادات بود و بقیه نیز به اشتباهات اساسی که در مفهوم آن وجود داشت، اشاره میکردند.
حتی در آن دوران مفهوم اتریوم محوریت بیشتری درباره یک ارز داشت. طی دیدار و مباحثه با افرادی که این ایده را داشتند، گذشت زمان آن را تغییر داد و شکل جدیدی به آن بخشید. پس از اینکه به زبان برنامهنویسی مدنظر دست یافتند، هرهفته روشهای جدیدی برای استفاده از آن به کار میبردند. در اواخر ژانویه 2014، تیم پروژه دریافت که ایجاد فضای ذخیرهسازی فایل در بستری غیرمتمرکز نسبتاً آسان است و مفاهیمی مانند رجیستری نام (Name Registery) را تنها با چندخط کد میتوان به وجود آورد. با روی هم انباشتهشدن موارد استفادههای جدید، ایده ویتالیک آرامآرام تغییر شکل داد و به اتریومی که امروز میبینیم، تبدیل شد.
اتریوم در ژانویه 2014 اعلان عمومی شد. هسته تیم پروژه شامل ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin)، میهای آلیسی (Mihai Alisie)، آنتونی دیلوریو (Anthony Di Iorio)، چارلز هاسکینسون (Charles Hoskinson)، جوزف لوبین (Joe Lubin) و گاوین وود (Gavin Wood) بود. همچنین بوترین اتریوم را در کنفرانس بیت کوین در شهر میامی روی صحنه معرفی کرد. چندماه بعد تیم پروژه تصمیم گرفت برای اتر که ارز دیجیتال شبکه محسوب میشد، فروش جمعی انجام دهد. در همان دوران خود ویتالیک وام بلاعوض تیل فلوشیپ با مبلغ 100 هزار دلار دریافت کرده بود.
در طول فروش جمعی که اتر در ازای بیت کوین فروخته شد، تیم اتریوم بیش از 31,000 بیت کوین از جامعه ارزهای دیجیتال جمعآوری کرد که ارزشش در آن زمان چیزی نزدیک به 18 میلیون دلار بود. هرچند در زمان فروش جمعی بیت کوین در محدوده 650 دلار معامله میشد، اما پس از گذشت زمان سقوط شدیدی تجربه کرد و تیم پروژه باید با زیان از دست دادن میلیونها دلار روبرو میشد. با این وجود، سرمایه جمعآوری شده برای تاسیس بنیاد اتریوم که یک سازمان غیرانتفاعی واقع در سوییس بود، کافی به نظر میرسید. این بنیاد با هدف نظارت بر توسعه نرمافزار منبعباز اتریوم ایجاد شده بود.
علیرغم برخی مشکلات، سرمایهپذیری جمعی اتریوم سومین کمپین برتر در این زمینه بود که همین نیز موجب پوشش رسانهای پلتفرم در نشریات مالی بزرگ و معتبری از جمله والاستریت جورنال شد.
پس از اینکه شبکه به طور رسمی کار خود را آغاز کرد، بنیاد اتریوم چندین نمونه آزمایشی از پلتفرم اتریوم را مورد آزمایش قرار داد. آخرین نسخه نمونههای آزمایشی المپیک (Olympic) نام داشت که به همراه نسخه عمومی بتا پس از آن منتشر شد. در اوایل چندین کاربر باگها و خطاهای سیستم را پیدا کردند و تیم اتریوم نیز برای کسی که بر روی شبکه اتریوم تست استرس انجام دهد، پاداش 25 هزار اتریومی تعیین کرد.
در 30ام ماه جولای سال 2015، اولین نسخه عمومی در دسترس اتریوم تحت عنوان «فرانتیر» (Frontier) منتشر شد. این نسخه که بیشتر شبیه به یک راهاندازی آزمایشی بود، تنها ضروریترین ویژگیهایش را داشت که با ظاهر خط فرمان منتشر شده بود و به توسعهدهندگان امکان آزمایش زنده پلتفرم را با ایجاد میداد. پس از اینکه پلتفرم از سوی توسعهدهندگان و استفادهکنندگان پایدار ارزیابی شد، به نسخه «هومستد» (Homestead) ارتقا یافت.
ارتقا به این نسخه 14ام مارس 2016 انجام شد و شبکه اتریوم اولین نسخه رسمی منتشر شده محصول خود را آن روز مشاهده کرد. ورود اتریوم با معرفی نسل بعدی فناوری بلاک چین برابر بود که به توسعهدهندگان آزادی بیشتری میداد و به طور قابل توجهی استفاده از آن آسانتر بود. علاوه بر آن چندین بهبود تکنولوژیکی نیز در زیرساختهای آن اتفاق افتاده بود.
در این زمان اتریوم با قدرت خود را در بازار ارزهای دیجیتال معرفی کرده بود. تعداد نودهای اتریوم در آن دوران به 5,100 عدد میرسید که در مقایسه با بیت کوین در زمان مشابه با 6,000 نود، رقم قابل توجهی بود. علاوه بر آن، تعداد صرافیهایی که اتر معامله میکردند به صورت فزایندهای رشد میکرد که خود این بر سرعت افزایش ارزش آن میافزود. با وجود اینکه نسخه اولیه اتریوم منتشر شده بود، غولهای فناوری مانند مایکروسافت و آیبیام با همکاری مستقیم تیم پروژه و ویتالیک بوترین در حال انجام پروژههایی بر بستر اتریوم بودند.
بروزرسانی بزرگ بعدی «متروپلیس» (Metropolis) نام داشت که مقرر شده بود در دو بخش انجام شود. انتشار بخش اول آن تحت عنوان «بیزانس» که قرار بود در اکتبر 2017 انجام شود، چندین بار به تأخیر افتاد. این بروزرسانی بر روی کاربرپسندتر کردن شبکه به همراه سریعتر، سبکتر و امنتر کردن پلتفرم نسبت به نسخههای قبلی تمرکز یافته بود. نهایتاً آخرین مرحله اتریوم با نام «سرنیتی» (Serenity) معرفی خواهد شد، اما هنوز هیچ تاریخ قطعی برای اجرای آن تعیین شده است.
داستان هک دائو (DAO) و هاردفورک پس از آن

جدا از ساخت برنامههای غیرمتمرکز و دیگر موارد استفادهای که فراهم میکند، پلتفرم اتریوم این قابلیت را به کاربران میدهد تا سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) ایجاد کنند. بطور اساسی اینها نهادهایی هستند که داراییهای دیجیتال را نگه داشته و آنها را با توجه به قوانین از پیش تعیین شده به روشهای مختلفی خرج میکنند. این قوانین در قراردادهای هوشمند که توسط شخصی یا گروهی از افراد نوشته شده، گنجانده شده است. بازه سرمایهپذیری اولیهای وجود دارد که کاربران با خرید توکن و ادعای مالکیت بر روی آنها میتوانند سرمایه DAO را افزایش دهند. پس از اینکه بازه زمانی سرمایهپذیری تمام شد، دائو شروع به کار میکند. کاربران برای نحوه صرف سرمایه جمعآوری شده میتوانند طرحهای پیشنهادی خود را ارائه دهند و اعضایی که توکنها را خریداری کردهاند میتوانند به طرحهای پیشنهادی رای مثبت یا منفی دهند. لازم به ذکر است که با تمام این اوصاف، توکنهای خریداری شده واقعاً به معنی حق مالکیت نیست. در عوض، آنها درباره مسائل مختلف به مردم حق رأیدهی میدهند. از آنجا که اجماع بیت کوین توسط تیم اصلی توسعه و شبکه استخراج آن حاصل میشود، بیت کوین اساساً اولین DAOای بود که به وجود آمد. دیگر سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز بر روی بستر اتریوم ایجاد شدند.
نام یکی از این پروژههای به خصوص «The DAO» بود که توسط یک تیم استارتآپ آلمانی به نام Slock.it هدایت میشد. پروژه DAO این قابلیت را به کاربران میداد که با استفاده از قراردادهای هوشمند وسایل خود نظیر ماشین، آپارتمان و این قبیل چیزها را همانند نسخهی غیرمتمرکزی از اِیربیانبی به اشتراک بگذارند. به طریقی DAO موفق شد تا به بزرگترین پروژه سرمایهپذیری جمعی تاریخ تبدیل شود و بیش از 150 میلیون دلار سرمایه از 11 هزار عضو جمعآوری کند. هیچ نیازی به توضیح اضافه نیست که این مقدار پول بسیار بیشتر از آن چیزی بود که سازندگانش برای به دست آوردن آن امید داشته یا حتی آمادگی مدیریت آن را داشتند.
ماجرا را کمی جلوتر ببریم و به جایی برسیم که DAO هک شد. مهم است بدانیم که باگ کار گذاشته توسط هکر، در شبکه اتریوم یافت نشده بود و این پلتفرم به خوبی به فعالیت خود ادامه میداد. تمامی سیستمهای شبکه شده در مقابل حملات هکری آسیبپذیر هستند. حتی خود هکر هم بعداً اظهار داشت که به سادگی از خطای فنی که در کد DAO وجود داشته، سواستفاده کرده است.
هرچند در 17 ژوئن سال 2016 شخصی شروع به انتقال پولهای DAO به دائوی کوچک (Child DAO) کرد که ساختار DAO را کپی کرده بود. در انتها این هکر موفق شد 50 میلیون دلار اتر از پروژه سازمان خودگردان غیرمتمرکز بیرون بکشد. قیمت اتر پس از این اتفاق از 20 دلار به 13 دلار سقوط کرد. این در حالی بود که اتریوم هیچ نقشی در این قضیه نداشت و پروژه The DAO با هکی که اتفاق افتاده بود، باید به تنهایی با این فاجعه روبرو میشد.
آنها تنها موفق به جلوگیری از ته کشیدن سرمایه شدند و آنها را به سوی قرارداد هوشمند دیگری هدایت کردند. اما این فقط یک راهکار موقت بود. به دلیل ساختار کدنوشته شده توسط The DAO، این امکان وجود داشت که هکر همچنان بر روی این سرمایه ادعای مالکیت داشته باشد. مداخله از سوی تیم اتریوم امری لازم به نظر میرسید. در دنیای ارزهای دیجیتال این مداخلات «فورک» نام دارند. در ابتدا سافت فورکی پیشنهاد شد که اساساً مانند دکمه ریست شبکه غیرمتمرکز بود. در واقع براساس این فورک شبکه اتریوم به عقب بازمیگشت و پروژه The DAO و تمامی پولهایی که جمعآوری کرده بود را به قرارداد هوشمندی انتقال میداد که مبلغ جمعآوری شده را تنها به سرمایهگذاران واقعی میتوانست بازپرداخت کند.
هرچند طرح پیشنهادی ارائه شده سوال مهمی درباره ماهیت شبکه به وجود آورد که به جدایش جامعه اتریوم منجر شد. یکی از ابتداییترین و مهمترین خصوصیات شبکه، ماهیت غیرمتمرکز آن با این مضمون بود که تمام قدرت تصمیمگیری درون جامعه پخش شده است. قدم برداشتن در جهت رفع مشکل پیشآمده به معنی زیرپا گذاشتن کامل این قاعده بود. علاوه برآن، قبول طرح پیشنهادی نیازمند این بود که بیشتر ماینرهای اتریوم به بازگشت شبکه رای دهند، اما نقص امنیتی که طی فرایند رأیگیری بهوجود آمد، اختیار انتخاب آن را به کل حذف کرد.
تنها گزینهای که باقیمانده بود، اجرای یک هاردفورک بود. این اساساً به این معنی بود که نسخه جدیدی از شبکه اتریوم با اندکی تغییر در قوانین به وجود آید. پس از آن بود که ماینرها، صرافیها، کاربران عادی و دیگر برنامههای بزرگ باید تصمیم میگرفتند که بخشی از نسخه جدید اتریوم باشند یا بر روی نسخه اصلی به فعالیت خود ادامه دهند. طرح پیشنهادی هاردفورک میان دارندگان اتر به رأی گذاشته شد و اکثریت آنها که نزدیک به 89 درصد رایدهندگان را تشکیل میدادند، به اجرای هاردفورک رای دادند و نهایتاً در تاریخ 20 جولای 2016 هاردفورک اتریوم اتفاق افتاد.
اتریوم کلاسیک پس ازاتفاق افتادن هاردفورک متولد شد. اساساً از آنجایی که این ارز دیجیتال بلاک چین خودش را داشت و مستقل از اتریوم بود، باید به عنوان ارز دیجیتال جدید با آن برخورد میشد. خصوصیات دو بلاک چین پیش از بلاک 1920000 که برای هاردفورک تعیین شده بود تا پول سرمایهگذاران پروژه The DAO را به صاحبانشان برگرداند، کاملاً یکسان بود. در حال حاضر اتریوم کلاسیک ویژگیهایی که اتریوم ارائه میدهد را نیز شامل میشود.
هرچند، شرایط پس از آن گیجکننده شده است. اول از همه، وجود دو بلاک چین در بین سرمایهگذاران و کاربران عادی سردرگمی ایجاد میکند. به علاوه این میتواند به حملات بازپخش (replay attack) بر روی هر دو زنجیره بلاک ختم شود. زیرا از آنجا که امضای رمزنگاری برای یک تراکنش انجام شده بر روی یک زنجیره ثبت میشود، تراکنش مشابهی میتوان بدون رضایت کاربر یا اطلاع او، بر روی زنجیره دیگر تکرار کرد.